از نامه سیاه نترسم که روز حشر
با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم
لطفا از تمام مطالب دیدن کنید و نظر بدهید
عنوان مطلب | تعداد پاسخ ها | تعداد بازديد ها | آخرين پست دهنده |
آغاز به کار کسب و کار نوین تهران سوئیت در تهران و سراسر کشور | 9 | 303 | farnazz |
دوش و چشم شوی اضطراری چه کاربرد هایی دارد? | 0 | 1 | lemonn |
ساخت سوله چطور انجام می شود؟| انواع ساخت سوله در تهران | 0 | 1 | lemonn |
تولید نان در دستگاه نانوایی | 0 | 2 | lemonn |
پاکت انواع نایلون حبابدار در تهران | 0 | 1 | lemonn |
خرید کمک فنر پراید سایپا در تهران| کمک فنر براتی | 0 | 1 | lemonn |
کمک فنر آریو زوتی|انواع کمک فنر | 0 | 1 | lemonn |
فرایند ریخته گری فسفر برنز | 0 | 1 | lemonn |
طبقه بندي: متفرقه،
برچسب ها:استخدامی، ثبت نام،
[ چهارشنبه 24 خرداد 1396 ] [ 13:9 ] [ گلبرگ ]
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا
طبقه بندي: مذهبی،
برچسب ها:کلام ناب،
[ سه شنبه 09 شهريور 1395 ] [ 13:4 ] [ گلبرگ ]
از نامه سیاه نترسم که روز حشر
با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم
****
خوبان را باید روی چشم ها گذاشت …
کجایی ؟! چشم هایم بهانه ات را گرفته اند !
*****
من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم :
یکی بود
هنوزم هست
خدایا همیشه باشد …
*******
از سه راه خرد آموخته می شود؛
از طریق اندیشه که اصیل ترین راه است؛
از طریق تقلید که راحتترین راه است؛
و از طریق تجربه که تلخ ترین است.
*******
مادرم می گفت: عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب
اما هزار شب است پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکرده ام
طبقه بندي: متفرقه،
برچسب ها:خرد، عاشقی،
[ یکشنبه 25 اسفند 1392 ] [ 18:26 ] [ گلبرگ ]
برای تهیه کتاب روی عکس کلیک کنید.
طبقه بندي: ادبی، شعر نو، شعر سپید ،
برچسب ها:دست سایه ام سرد است، ایمانی فر، سرد، دست،
[ پنجشنبه 13 آذر 1399 ] [ 13:34 ] [ گلبرگ ]
برای تهیه کتاب روی عکس کلیک کنید
طبقه بندي: ادبی، شعر نو، شعر سپید ،
برچسب ها:شب را به اول برگردان، شب، ایمانی فر،
[ پنجشنبه 13 آذر 1399 ] [ 13:24 ] [ گلبرگ ]
بارانی ام را بده
میخواهم به جنگ بروم
کمی با باران سر ستیز دارم
کوله ام مملو از نرسیدن هاست
تا ته جاده ی آمدنت
راهی نیست
تو که نیامدی
من میرسم اما به تو یا سرابی
که به چشمم تاب انداخت ،شبی
راهی این سفرم
بدون بلیطم کاش قافله ی تقدیر
پیاده ام نکند
از خیالت که بیرون آمدم
پنجره را باز کردم
یک نفر در باران قدم میزد
سایه ای انداخت روی دیوار
خانه ام ، عبوری کرد
در ذهنم ،چه دلتنگی مغروری
نمیریزد دمی بیرون
و فریادی بر نمی آرد
سکوتی تلخ حاکم شد
که در دل میزند فریاد
نرو با من بمان ،که من
تنهای تنهایم
در این غربت فقط من مانده ام
با خاطرت،فنجان من یخ میزند
تب من بالا رود ،احساس من
اما چه سود؟؟
خواب من بیدار شو
کابوس تلخی دیده ام من
هم به تو نمیرسم مثل غم که
خانه ات را گم کرده بود
#فاطمه کیانی
طبقه بندي: ادبی، شعر نو،
برچسب ها:فاطمه کیانی، ایذه،
[ دوشنبه 03 آذر 1399 ] [ 12:50 ] [ گلبرگ ]
سایه ام ترسیده است
چوب چوپانی به دنبالم دوید
گرگواری ،چشمک زده
گوسفندی را درید
سگ گله استخوان را میجوید
در کناری خسته شد
چوپان،دنبال آدم ها دوید
سوز سردی در تنم
بوی عطرت را دمید
دیوانه شد چوپان
چه سود؟؟
دستِ گرگی جیب سگ پر کرده بود
خون در پیراهن یوسف دمید
چوپان هم چنان
چوبی به دست
دنبال آدم میدوید
#فاطمه کیانی
طبقه بندي: ادبی، شعر نو،
برچسب ها:فاطمه کیانی،
[ دوشنبه 03 آذر 1399 ] [ 12:45 ] [ گلبرگ ]
^^-- / -^-- / ^^-- / -^-
شب تلخی آمد و قلب مرا زنجیر کرد
حس شیرین زمینی به دلم زد گیر کرد
دِلِتَنگم خسته ای مابه توهم شمشیرزدیم
منودل را خسته کرد آن مرا تحقیر کرد
تب تندی روی من ریشه زدی اما چرا؟
تن من تب دار شدی تاکه به من تکبیرکرد
به دل آشوبی به پا کرد دلم رازی گرفت
آنِ من هرچی که بودشد بَرِ او تحقیر کرد
پَرِپَروارم بلندست کِ مرا پرت کرده ای؟
نه ندیدی یارمَرا کُشته یِ این تقدیر کرد
#فاطمه کیانی
طبقه بندي: ادبی، شعر نو، غزل، شعر کلاسیک، شعر سپید ،
برچسب ها:فاطمه کیانی، کیانی، فاطمه،
[ یکشنبه 02 آذر 1399 ] [ 18:0 ] [ گلبرگ ]
صبر من لبریز شو این کوچه را باران نمی گیرد دگر
برگ خنجر خورده از پاییز اصلا جان نمی گیرد دگر
تشنه مرگم مرا سیراب کن یا خواب کن ساقی من
زندگی با من سر سازش ندارد هیچ هم آسان نمی گیرد دگر
چشم هایم خشک گشته چون کویری دور از باران تو
اشک هم انگار از من رفته او دامان نمی گیرد دگر
در تب عشقی که می سوزاند این قلب مرا جان می دهم
راه من اما از این رفتن شبی پایان نمی گیرد دگر
شد حراسان یار ما با خواندن اسرار ما تنها شدم
قلب من اما سراغی غیر از آن جانان نمی گیرد دگر
#فاطمه کیانی
ادامه مطلب ...
طبقه بندي: ادبی، شعر نو، غزل، شعر کلاسیک،
برچسب ها:فاطمه کیانی، کیانی، فاطمه،
[ یکشنبه 02 آذر 1399 ] [ 17:58 ] [ گلبرگ ]
ماه خوابیده در تاریکی
غرورم اشک میریزد
پشت پای چمدانت...
مشیری به صدا می آید
کوچه،همین جا حرفش را
قطع کردم
بی تو هم کوچه گذر گاه قشنگیست
که دیدن دارد
تو برو ،رهگذری دیگر...
تو را چه به ماندن...
غصه ی توخوردن ندارد
#فاطمه کیانی
طبقه بندي: شعر سپید ،
برچسب ها:فاطمه کیانی، فاطمه، کیانی،
[ جمعه 30 آبان 1399 ] [ 7:52 ] [ fatemehkiany1380 ]