از نامه سیاه نترسم که روز حشر
با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم
لطفا از تمام مطالب دیدن کنید و نظر بدهید
عنوان مطلب | تعداد پاسخ ها | تعداد بازديد ها | آخرين پست دهنده |
وصل سرم در کرج، انجام تزریقات عضلانی در کرج | 0 | 4 | nzri |
انتخاب درست | 0 | 5 | sahar22 |
یخچال ایستاده کینو 60، 70 و 120 سانتی متری | 0 | 10 | nzri |
خرید خانه | 1 | 14 | sahar22 |
دستگاه های بسته بندی و پک غذای رستورانی | 0 | 8 | nzri |
خوش آب و هوا ترین منطقه تهران | 1 | 20 | sahar22 |
قیمت بهترین مارک یخچال قصابی (یخچال ویترینی گوشت) | 0 | 10 | nzri |
قیمت یخچال خوابیده و ایستاده مرغ فروشی | 0 | 10 | nzri |
ستاره هم که نباشی
به چشمکی تازه می شوم
بر بام های بلند بیداری
خوابم نمی برد !
چند شعر از کتاب (( در تو نمی شود سکوت کرد )) / بهار 88
شهرام فروغی مهر - اهواز
1
چهارشانه توی چهار چوب در
ایستاده ام به تماشا
از تو نمی شود بیرون شد
در تو نمی شود سکوت کرد !
شهرام فروغی مهر - اهواز
2
قصّه ای بی نام تو نیست
سرانگشتانم می سوزد
تا می نویسمت
برف های سرد فاصله
از تو
آتش گرفته است !
شهرام فروغی مهر - اهواز
3
ستاره هم که نباشی
به چشمکی تازه می شوم
بر بام های بلند بیداری
خوابم نمی برد !
شهرام فروغی مهر - اهواز
4
عطر کدام بوسه با تو هست
خورشیدهای بسیاری
پشت در اتاقت
صف کشیده اند !
شهرام فروغی مهر - اهواز
5
آواز پرنده ها
بر سطرها
باران تو
در رگ های این شعر !
شهرام فروغی مهر - اهواز
6
یخ در بهشت خیابان دوزخی
از این جهنّم
سراسیمه و سیاه
به چشم های تو
افتاده ام و
خواب بهار می بینم !
شهرام فروغی مهر - اهواز
7
فانوس دریا
پناه می گیرمت
تا از شب
به صخره های دور تهی
پرتاب نشوم !
شهرام فروغی مهر - اهواز
8
به خوابهام
باران لبخندی
همین شیرینی
گمراه عالمم کرد !
شهرام فروغی مهر - اهواز
9
با انگشتان بسته
با دهان بسته
صدایت را می کشم
هجای اوّل تو خورشید
دست و دهانم می سوزد !
شهرام فروغی مهر - اهواز
10
می پوشمت
رخت مهربانی
تو می شوم
بی هیچ ردّپا و
نشانی !
شهرام فروغی مهر – اهواز
چند شعر از کتاب (( همین بغل تو ))/ 89
شهرام فروغی مهر – اهواز
تشنه
تشنه لب تو
کنار همین قاب ها
بی چتر و بی نفس مانده ام
تا توی چشم هات
شادی باران ها می رقصد
مردی که سال ها
کنار قاب های بی تو
تشنه لب ایستاده بود
بالاخره افتاد و
شکست !
شهرام فروغی مهر - اهواز
احتمال
به احتمال زیاد
من از ندیدن تو مرده ام
اصلا چه فرق می کند
تو نباشی و ندیده بمیرمت
یا تو باشی و هیچ پنجره ای
برای دیدنت نباشد
این مرده
مرده است !
شهرام فروغی مهر - اهواز
در شهر
با این همه شراب
اوّل صبح کجا می روی
به کوچه ها و خیابان ها
مرده و مست
بسیار هست
هوا قرق شده از گزمه های شب بیدار
" در شهر هر آنکه هست گیرند !؟"[1]
شهرام فروغی مهر - اهواز
غزل سپید
به ذکر این مباحث زیبا
حافظ خرقه درید و
هرچه به دهانش آمد
غزل شد
من ساده تر از آنم
تا با این دهان گل گرفته ی بدبو
به ذکر جلیل تو برخیزم
در صحن ساده ی این شعر سپید !
شهرام فروغی مهر - اهواز
صبح
از کنار تنبلی خواب ها
به ناگهان اتّفاق
از کناره های شرقی تخت
گلی توی اتاق می افتد
صبح
با تمام لذّت خودش
به آفتاب می انجامد !
شهرام فروغی مهر - اهواز
نام من
از خواب هات
نام من پریده است
با بادهای فراموشی
حالا تمام آن لیوان
اصیل تر از دهان مرگ
خواب های تو را رقم می زند
چیزی از نام من نمانده
تا به بادها برسد !
شهرام فروغی مهر - اهواز
شب عمیق
این شب عمیق
از چشم هات نعره می کشد
به سمت من
بهتر که بی هوا
غرق دهان تو باشم
که شب
هر چه گودتر
عمیق مرگ هم
لذیذتر !
شهرام فروغی مهر - اهواز
سیب
این سیب
با عطر دهان تو
همخوابه بود
تمام این مصیبت عظمی
راه به دهان تو دارد !
شهرام فروغی مهر - اهواز
کوری
بی خبر می افتم
در راه های تو می روم
چه صداها که خسته اند صمٌ بکم
حدس می زنم کوری جهان را گرفته است
نه من از تو می آیم
کنار این تنهایی
نه تو
"از در درآمدی و من از ...!"[2]
بی خبر از هم
توی این پرانتز نحس می لولیم !
شهرام فروغی مهر - اهواز
زندگی
تاریخ تازه ای ندارد این زندگی
تا از ادامه هاش
چیزی به دندان هات برسد
پس بی خودی گیر نده !
تازه تر از این نفس ها
لای دندان هات
چیز دیگری نیست
در سرزمین مرده ها
هوای سیب دارد آدم و
تاریخ تازه ای ندارد این زندگی !
شهرام فروغی مهر - اهواز
طبقه بندي: ادبی، شعر نو،
برچسب ها:شهرام فروغی مهر، شعر نو،
[ یکشنبه 11 بهمن 1394 ] [ 20:50 ] [ گلبرگ ]
برای دیدن مطالب بیشتر به صفحه بعد بروید
دانلود مقاله

